چگونهانسانخردمندیباشیم؟
در گذشته وقتی به واژه خردمند و دانایی فکر می کردم در ذهنم یک پیرمرد عصا به دست با جامه سفید و محاسن بلند را در اتاقی پر از کتاب تجسم می کردم. در نظرم واژه سختی بود.
همیشه وقتی فکر می کردم که میخواهم چکار کنم چه مسیری را طی کنم به یک کلاف سر در گم میرسیدم.
در ذهنم واگویه هایی بود که اینکار را بکن و فلان کار را نکن. گاهی از افکار بیهوده کلافه میشدم چون تفکر کردن را بلد نبودم.
درسته! فکر کردن کار ذهن است و از صبح تا شب مشغول فکر کردن هستیم. این تفکر ذهن طبیعی و نابخرد ماست.
برای خردمند شدن ذهن طبیعی را باید آموزش داد تا ذهن متفکر شود.
شاید سخت ترین و تنها کار دنیا همین فکر کردن باشد.
اندیشیدن است که ما را از ديگران متمايز می کند.
سقراط می گوید:
اندیشیدن به سرانجام هر کار باعث رستگاری است.
انسان خردمند شدن تنها به واسطه ذهن متفکر امکان پذیر است.
چگونه ذهن متفکری داشته باشیم؟
در مثلث خردمندیوقتی فرد پذیرفت که ذهن نا متفکر خود را آموزش دهد،برای ارتقا تفکر اقداماتی را تعریف می کند.
۱-اولین اقدام تفکر نقادانه است.
فرضکنید در جمعی هستید.کهیکنفرمدامصحبت میکند، دیگران رانقدمیکند. ساکت نمیشود.
چه احساسی نسبت به آن فرد دارید؟
شاید دوست دارید حرفی بزنید و آن را سر جایش بنشانید. در هر صورتاحساس خوبی به آن فرد نخواهید داشت.
انسان متفکر نقاد میداند چه زمان حرف بزند. چه زمان سکوت کند. کجا نقد کند.
فرد متفکر آگاه است که ذهن انسان پیچیده است. تفکر نقادانه ساز و کار تفکر کردن را به ما میآموزد. فرد با شناخت روال کار ذهن میتواند متفکرانه از آن بهره مند شود. و فکر معیوب خود را اصلاحکند.
تفکر نقادانه اندیشیدن درست را یاد میدهد. اندیشیدن درباره تفکر به ما قدرت میدهد تا اختیار زندگی مان را در دست بگیریم.
مهارت های تفکر نقادانه:
۱-۱مهارت همدلی
۱-۲مهارت گوش شنوا
۱-۳مهارت پرسشگری
این صفحه پیوسته به روز می شود.
آخرین دیدگاهها