انسان ها به دو دلیل احمقانه رفتار می کنند

انسان ها به دو دلیل احمقانه رفتار می کنند.

تصور کنید یک عصر جمعه با دوستان خود دورهمی گذاشته اید. با هم بگو بخند دارید و فضا بسیار صمیمی است.

یکی از دوستان شما درگیر مشکلی است. وقتی جمع را صمیمی و دوستانه میبیند تصمیم می گیرید که مشکل خود را در میان بگذارد. تا با همفکری هم راه حلی پیدا کنید.
از شما می خواهد که به صحبت های او گوش دهید.

وقتی که شروع به صحبت می‌کند یک نفر از شما شروع می کند به پیش داوری کردن و قضاوت  کردن.

که تو را خدا دوباره شروع نکن‌. تو همیشه درگیر مشکل هستی بیخیال شو،نق و ناله نکن. تو آدم احساسی هستی. فکرت همیشه درگیر است. بارها گفتم احساسی برخورد نکن.

این فرد موضوع دوست خود را نشنیده و بدون آگاهی از موضوع او را پيش داورى می‌کند و نظر می دهد.
آن فرد هم وقتی مورد پیش داوری و نصیحت قرار میگیرد ترجیح می دهد دیگر در مورد مشکل خود صحبت نکند.

رفتار اين فرد احمقانه است به دو دليل :

۱-آگاهی نداشتن:

وقتی فردبه موضوعی آگاهی نداشته باشد اگر نظر دهد احمقانه رفتار کرده‌است.

۲-تعصب داشتن:

درس دوم اینکه انسان با جانب داری از باورها و اعتقادات و اندیشه های خود احمقانه رفتار می کند. 

متاسفانه شاهد اين قبيل رفتارها در جامعه هستيم.

چه خوب است که انسان همدلی باشیم. دیگران را خوب بشنویم و از دریچه نگاه آن ها مشکل را ببینیم.
چقدر عالی می شود که بین دوستان و خانواده و فامیل یک فرد همدل داشته باشیم.
ما نیاز داریم که شنیده شویم.

گاهی شنیدن شدن بدون پیش داوری کمک میکند که مشکل خود را بدون ترس بیان کنیم و با کمک دیگران راه حل پیدا کنیم.

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *