صید

صید

شبی بساط پهن کردیم 

از خودمان گفتیم 

غریبه هایی بودیم

با خاطراتی مشترک 

حرف هایت که به دلم نشست 

صید گشتم در نگاه ویرانگرت

من مدعی به رهایی 

و

شرمسارم که بگویم 

       دوستت دارم

 

✍🏻محبوبه نورمندی پور

به اشتراک بگذارید
پست های مرتبط

4 پاسخ

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *